loading...
داستان
شارژ آسان

<div style="position:relative; width:468px; height:60px"> <div style=position:absolute;z-index:1> <a href="http://Singeleh.1000charge.com/" target="_blank"> <img border="0" src="http://www.1000charge.com/gifbanner/1000Charge2-468.gif" width="468" height="60"></a> </div> </div>

مصطفى محمدی بازدید : 18 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

روزی شخصی در کوچه ای می گذشت ناگهان غلامی را دید
از اینکه چشم بر زمین دوخته خوشحال شد
و قصد خریدنش را کرد از او پرسید
می توانم تو را به غلامی برگزینم گفت:
آری
گفت: نامت چیست
گفت: هرچه تو بگویی
گفت: از کجا آمده ای
گفت: هر کجا که تو بخواهی
گفت: چه کار می کنی؟
گفت: هر چه تو بگویی
ناگهان صاحب به گریه افتاد و گفت:
ما نیز باید برای صاحبمان خدا اینگونه باشیم
و رو به غلام کرد و گفت:
تو آزادی...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب وب سایت چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 111
  • بازدید سال : 944
  • بازدید کلی : 9,328